دنیاى من

این جا دنیاى خودمه

دنیاى من

این جا دنیاى خودمه

آخرین مطالب

مهربون اومده

يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۴۲ ب.ظ


مهربون سه شنبه سه هفته پیش اومد به منمگفته بود یک هفته دیر تر میاد 4شنبه شب یک شماره نا شناس بهم 2 بار زنگ زده بود چون نمی شناختم جوابشو ندادم ساعت10 بود دیدم شماره مهربون افتاده روی گوشیم وای کلی خوش حال شدم کلی باهم حرف زدیم کلی غر زدم که تو به من گفته بودی هفته دیگه میام قرار شد 5 شنبه همدیگرو ببینینم 5 شنبه صبح زود پاشدم با بابا رفتم گل بانو چتری کوتاه کردم بعدش رفتم پیش ندا ابرو خوشگل برداشت اومدم خونه لاک زدم و آرایش کردم رفتم خیابان دنبال مهربون رفتیم با هم کافههمیشگی کلی حرف زدیمسوپ قارچ و اسنک و چیپس و پنیر خوردیم و رفتیم سمت خونه ی خاله مهربون،پیاده شد منم رفتم سمت شیرینی فروشی 15 تاکاپ کیک خریدم اومدم خونه حاظر شدم رفتیم خونه عمه.اونجا هم مهربون زد می خواست آمار دختر عمه را بگیره حرص منو در بیاره.

شنبه هم رفتیم با هم تجریش دو تا لاک زردو سفید خریدم با 4 تا گلوله رنگی بافت مو بعد هم رفتیم ویونای باغ فردوس من آب میوه مهربون مثل همیشه اسنک خورد منتظر دوستش موندیم اومد بعد منم اومدم دوباره تجریش با مترو تومدم بابا اومد دنبالم رفتیم خرید میوه بعد هم خونه.

راستی مهربون یک شکلات بابا نوئل هم برام اورده بود.

یک شنبه که تعطیل بود مهربون هم رفت سمت خونشون.قرار تور گذاشتیم برای جمعه 12 دی به سمت تپه های مریخی بماند که 5 شنبه صبح قفسه سینه م درد گرفته بود از خواب بیدارم کرد مامان و صدا کردم که تکونم بده بعدش هم که پسر خاله اومد با هم درس خوندیم شبشم من وسایلمو جمع کردم آماده صبح 4:30 بیدار شم 5 بریم ونک اونجا قرار داشتیم.

آهان راستی 4 شنبه هم رفته بودم سر کار

4 صبح پا شدم دیدم نیم ساعت دیگه وقت دارم   گفتم می خوابم ساعت زنگ زد بیدار میشم،خواب و بیدار روی پسر خا له رو پوشوندم دیدم ساعت یک ربع به 5 دیگه پریدم مامان اینا رو بیدار کردم به مهربون و همسایه مسیج زدم که خواب نمونند تند تند حاضر شدم رفتیم پایین همسایه هم اومد چند متر پایین تر همسایه یادشافتاد موبایلاشو جا گذاشته حالا ساعت 5:20 دقیقه استما 5:15 باید اونجا باشیم 5:25 رسیدیم مهربون هم همون لحظه اول دیدیم دیگه تند سوار مینی بوس شدیم و رفتیم یکی هم جا موند ولی گفتند دیره باید حرکت کنیم اول را هم مهربون گفت من می خوام پیش همسایه بشینم جامون عوض کردیم تا صبحامه بیشتر خواب و بیدار بودیم رسیدیم صبحانه خوردیم که اون دوتا ترکوندن من فقط مربا آلبالو خوردم راه افتادیم رفتیم سمت تپه های مریخی که واقعا جای عالی بود مهربون بی چاره از همون اول راه کوله ی من و خودش گرفت اوم جا خودمون معرفی کردیم کلی خندیدیم.هوا هم چون سرد بود من هم بلوز گرم روی مانتو هم کاپشن پوشیدم که واقعا موقع راه رفتن هوا خیلی گرم بود.

اول راه لیدر جان گفتند به خاطر فرسایش زیاد این جا راه مشخصی نداره می ریم تا یک راه پیدا کنیم همون اول کار یک شیب خیلی تند بود که ما مجبور شدیم با طناب بریم پاین که واقعا سخت بود دیگهکلی راه رفتیم به بنبست رسیدیم تو راه هم کلی فرت و فورت هی عکس می گرفتیم تا رسدیم به اتوبوس یکم آب خوردیم و سنگ های کفش خالی کردیم رفتیم به سمت غار نمکی که خیلی قشنگ بود اون جا هم عکس دسته جمعی گرفتیم برگشتیم سمت اتوبوس به سمت رستوران برای ناهار.بعد از ناهار هم زود جمع کردیم چای خوردیم رفتیم سمت روستای پاده کلی عکس و خنده آماده شدیم به سمت تهران، تو راه برگشت هم کلی بزن و برقص

خیلی خوب بود واقعا یک خاطره خیلی خوب موند.تو اتوبوس هم مهربون سوغاتی من و همسایه که کلی دست بند و یک گردنبند خوشگل که یک قلب داد به جفتمون خیلی خوشگل و ناز بود.

شنبه هم من به زور پا شدم رفتم سرکار خسته کوفت برگشتم، امروزم یک شنبه صبح کلاس داشتم  بعد کلاس به مهربون زنگیدم گفتم پا شو ناهار بریم بیرون اکی داد قرار شد هفت تیر من خیلی زود رسیدم تا یک ساعت اون جا گشتم تا مهربون اومد با تاکسی رفتیم رسیدیم رستوران ناهار خوردیم پیاده رفتیم تا سعدی بعدشم کافه نادری چای و آبمیوه خوردیم اون جا عکس دستبنداشو بهش نشون دادم اومدیم بیرون نمی دونستیم کجا بریم مهربون هم گیر داده بود بریم خونه ی ما منم خیلی دلم نبود پیشنهاد سینما دادم قبول نکرد دیگه قرار شد بریم خونشون کلی پیاده و با تاکسی اومدیم منم دلم همش دل شوره داشتم تا رسیدیم بابا زنگ زد کجایی من کلید ندارم منم زود گفتم باشه الان میام به مهربون گفتم زود زنگ بزن آژانس بابا کلید نداره من باید برم باورس نمی شد کلی غرغر کرد که نرو گفتم نمی شه اون جا هم آخرین تکه سوغاتیم که یک عطر خوشگل بود داد و منم سوار آژانس شدم و اومدم خونه   

۹۳/۱۰/۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
star

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی