دنیاى من

این جا دنیاى خودمه

دنیاى من

این جا دنیاى خودمه

آخرین مطالب

۸ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است



امروز هم کلاسم تشکیل نشده البته صبح که پا شدم ساعت 11 بود ولی همسایه 9 مسیج داده بود کلاس تشکیل نمیشه،حوصلم از این بی برنامگی سر رفته کاشکی زودتر کلاسم شروع بشه بشینم به درس خوندن

فردا هم مهمونی مامانیه ولی نه می دونم چی می خوام بپوشم نه می دونم چی براش بگیرم تو فکرم بود براش یک دسته گل بگیرم ولی فکر کردم حالا شاید برای اونجا گل خوب نباشه

الان روز سوم که با مهربون حرف نزدم دلم براش خیلی تنگ شده شب یکشنبه که ا خونه مامانی اومده بودم خیلی خسته بودم کمرم از بغل کردن فینگیل درد گرفته بود ولی می خواستم شب حتما بهش زنگ بزنم کلی بت هم حرف بزنیم،که نت قطع شد گفتم 1دقیقه می خوابم پا میشم درستش می کنم که خوابیدن همانا 11 صبح بیدار شدن هم

استار2 هم دیروز زنگ زد گفت جشنشون یک هفته افتاده جلوتر مثل اینکه کاراشون درست شده گفت بههر کسی زنگ زدم گفته نمیاد تو چی میای موندم چی بگم آخه نمی خواستم برم گفتم ایشا ا... میام آخه دوست مهربون هم دعوت منم اصلا دلم نمی خواد باهاش روبرو بشم الان یادم افتاد دیشب هم خوابشو دیدم مثل همیشه بد و پر استرس بود

خالش هم هفته ی دیگه جشن سالگرد داره گفت 4 شنبه میگیرم حالا که کمی خوام برم مسافرت همه مهمونی گرفتند بعد برنامه ی مسافرت هم هنوز مشخص نشده دوست داشتم همسایه هم باهام بیاد هنوز که نمی دونم ببینم چی میشه خودم میرم یا نه

امروز تولد دوست دبیرستان شمیم چه خوب شد یادم اومد الان بهش تبریک می گم،

گفتم بهش مسیج دادم

خوبه ها اینجا در عین حال نوشتنم خیلی چیزا یادم میاد

دلم استخر روباز می خواد برم کلی شنا کنم،امسال هم که آفتاب گرفتن تعطیله نمی تونم حداقل استخر می رفتم

ناخنم دیشب درست کردم خیلی خوب شد راحت شدم با اینکه 2 ساعت وقت گرفت ولی می ارزید

هنوز زنگ نزدم وقت کلینیک کنسل کنم ای تنبل 

 

star
۳۱ تیر ۹۳ ، ۱۲:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امروز از کلاس زنگ زدن گفتن تشکیل نمیشه,منم رفتم دنبال دوست جون رفتیم خونه فینگیل,امروز کلى بغلش کردم با هاش راه رفتم براش حرف زدم نازش کردم خیلى خوب بود تا عصرى اونجا بودیم دیگه رفتیم دوست جون و خالش رسوندم خونه اومدم دنبال بابا رفتیم با هم خرید براى خونه,بعد هم نشستم به دیدن ماه عسل

امروز نشسته بودم با خالش کلى حرف زدن درست مى گفت من قبلا نظر این بود زن براى همسرش خیلى بایدمرتب و تر تمیز باشه همیشه به خودم مى گفتم من وقتایى که مریض میشم خونه خودم نمى مونم میرم خونه مامان تا حالم بهتر بشه اون هم حالا من روبراه نیستم منو نبینه ولى دیدم چقدر بد فکر مى کردم و چقدر خالش درست میگه راست میگه زن و شوهر قراره باهم زندگى کنند بحث یک شب و دو شب نیست چرا زن همیشه مرتب باشه که شوهرش فکر کنه وظیفشه,اصلا چرا به خاطر اینکه اون کیف کنه من به خودم باید همیشه برسم,مرد تو زندگیش چیزاى دیگه مى خواد آرامشى که زن مى ده خیلى مهمتره وگرنه زیبایی که من هرچى به خودم برسم دست بالاى دست بسیاره,مرد زن و به خاطر ذات خودش باید بخواد نه تیپ و قیافش

اینارو اینجا نوشتم تا هیچ وقت یادم نره

دیشب هم با مهربون حرف زدم داشت مى گفت دلش براى مونوپولى بازى کردنمون تنگ شده,قرار شد تا وقتى بیاد من اینجا کلى تمرین کنم که ببرمش که این دفعه دیگه نوبت اونه پیشنهاد بیشرمانه بده 

جفتمون دلمون براى همدیگه تنگ شده ولى چاره اى نداریم انتخاب هردومون بود,کله دیشب همش خواب باهاش بودن مى دیدم

4شنبه هم مهمونى فینگیله ولى احتمالا مى رم مسافرت هنوز که برناممون مشخص نیست


star
۲۹ تیر ۹۳ ، ۲۱:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مهربون امروز خواب بود که جواب مسیج دادم,هنوزم بیدار نشده,

حوصلم سر رفته امروز اگر تعطیلى نبود با همسایه مى رفتم بیرون باهام حرف مى زدیم ,حالا فردا باهم مى ریم کلاس خوبه,

امروز مى خواستم فیلمى که مهربون بهم گفته بود دانلود کنم هر روز مى پرسه ازم که دیدمش یا نه ولى نتونستم پیداش کنم حالا باید بهش بگم خودش پیدا کنه برام لینکشو بفرسته

از وقتى مهربون رفته خیلى بى برنامه شدم کارى نمى کنم مگه اینکه یکى بهم زنگ بزنه قرار بزاره,دوست داشتم زنگ بزنم به نارنجى ولى اون بعد افطار بیرون نمیاد,جایى هم به ذهنم نمى رسه قبل افطار بریم اونم با نارنجى که حتما باید یک چیزى بخوریم وقتى بیرونیم

کاشکى ماه رمضون زودتر تموم بشه خوبه دوسش دارم ولى خیلى دست و پاتو مى بنده

 این جارو خیلى دوست دارم امروز اولین کارى که بعد از بیدار شدن کردم سر زدن به اینجا بود کاشکى این حس خوب برام بمونه

دوست داشتم کادویى که براى مامانى و فینگیل خریدم و اینجا بنویسم تا بعدها یادم نره یک مجسمه مادر که بچشو بغل کرده,از این مجسمه هایى که تو شهر کتاب ها هستش,

من مى خواستم براش یک گوشواره یا گردنبند اسمشو براش سفارش بدم ولى مامى گفت همیشه کادوى تولد و اینا براش گوشواره,انگشتر گرفتى این دفعه یک چیزه دیگه بگیر بعد هم خودش رفت ایم مجسمه رو خرید خوشگل بود من که دوسش داشتم فقط بابایى مى گفت پس چرا مادر بچم چهره نداره راست مى گه

star
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
star
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۲:۴۴

مهربون الان مسیج داده ولى جوابشو ندادم که فکر کنه خوابم حوصله نداشتم حرفى نداشتم با کسى که این قدر از من دوره دیشب هم یک ساعت باهاش حرف زدم فهمیدم دلم براش چقدر تنگ شده بود,امروزم از صبح منتظر اس ام اس بودم نمى دونم چرا این قدر حرفشو باور کردم

استار2 هم تکس داد گفت ماه دیگه مراسم نامزدیشونه ولى وقتى مهربون نیست که من نمى رم آخه کسیو نمى شناسم تنها حوصلم سر مى ره,ولى مهربون مى گفت حتما از طرف منم شده برو,نمى دونم حالا چى کار کنم,

دلم براى فینگیل یک ذره شده امروز به خالش مسیج دادم هماهنگ کنه بریم ببنیمش اگر مى شد که من هر روز مى رفتم مى دیدمش,مهربون هم گفته ازش عکس بگیرم بهش نشون بدم

همسایه هم گفته دلش.مى خواد ببینتش یک روز حتما با هم مى ریم

الان که داشتم اینارو مى نوشتم داشتم فکر مى کردم رفتن مهربون درست بود یا نه

اگر نخواد اون شهر بمونه کارش چى میشه دیشب مى گفت من بر مى گردم,نمى دونم چى میشه

star
۲۸ تیر ۹۳ ، ۰۲:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دوست داشتم یک جا را داشته باشم ماله خودم تا از روزام بنویسم,همین

star
۲۸ تیر ۹۳ ، ۰۰:۴۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

star
۲۸ تیر ۹۳ ، ۰۰:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

star
۲۸ تیر ۹۳ ، ۰۰:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر